شاعرونه ------ بهترین اشعار زیبا ( قلبی که بی صدا شکست )

شاعرونه -اشعار غمگین- عاشقانه کانال تلگرام » asheghaneh0101@

شاعرونه ------ بهترین اشعار زیبا ( قلبی که بی صدا شکست )

شاعرونه -اشعار غمگین- عاشقانه کانال تلگرام » asheghaneh0101@

شعر ما همه از هیوا مسیح


ما همه 


ما همه از یک قبیله ی بی چتریم


فقط لهجه هایمان ، ما را به غربت جاده ها برده است


تو را صدا می زنم که نمی دانم


مرا صدا می زنم که کجایم


ای ساده روسری که در ایستگاه و پچ پچه ها


ای ساده چتر رها که در بغض ها و چشم ها


تو هر شب از روزهای سکوت


رو به دیوار به خوابی می روی


تو هر شب از نوارهای خالی که گوش می دهی


باز می گردی


ما همه از یک آواز


کلمات را به دهان و کتابخانه آوردیم


شاید آوازهایمان ، ما


را به غربت لهجه ها برده است


ای بغض پراکنده در غربت این همه گلوی تر


ای تو را که نمی دانم


ای مرا که کجایم


کسی باید از نوارهای خالی به دنیا بیاید


کسی باید امشب آواز بخواند


کسی باید امشب


با غربت جاده ها و لهجه ها


به قبیله ی بی چتر برگردد


ما همه از


یک گلوی پر از ترانه رها شده ایم


فقط سکوت هایمان ، ما را به غربت چشم ها برده است


کسی باید امشب


نخستین ترانه را به یاد آورد




                       هیوا مسیح




شعر مرگ درماه از هیوا مسیح


مرگ در ماه 



نه باران ، نه عشق ، نه چشم هایی رو به ماه


غروب همین نه باران وعشق بود


که در راههای بی ترانه و عابر - دور می شدم


غروب همین نه چشم هایی


رو به ماه بود


که ماه در چشم هایم


تا کنار چهره ها و صداهای این همه سال آمد


غروب کیی از باران ها و عشق بود


که چشم در چشم ماه


از مادرم دور شدم


در راه


لب هایی خسته می گفتند


چشم های کودکی را با خود آورده ام


که شب ها ، خواب ماه می بیند


می گفتند


صدایی با خود آورده ام


که از غروب های ماه می گوید


می گفتند


کنار آخرین مکث ماه


قدم هایم ناتمام می ماند


در کجای زمین


در کجای چشم انتظاری رو به ماه


در کجای دستهای سرگردان مادرم


فراموش می شوم ؟


در شب باران و عشق


در شب آخرین مکث ماه - مادر


انگشت


را به سمت ماه بگیر


من آنجا خواهم مرد




                                           هیوا مسیح