شاعرونه ------ بهترین اشعار زیبا ( قلبی که بی صدا شکست )

شاعرونه -اشعار غمگین- عاشقانه کانال تلگرام » asheghaneh0101@

شاعرونه ------ بهترین اشعار زیبا ( قلبی که بی صدا شکست )

شاعرونه -اشعار غمگین- عاشقانه کانال تلگرام » asheghaneh0101@

شعر گلایه از خداوند از ماردین امینی

شبی در کنج میخانه,گرفتم تیغ در دستم..
بگفتم:
خالقا,یارب  تو فکر کردی که من مستم؟
کجائی تو؟ چه هستی تو؟ چه میخواهی تو از قلبم؟
تو از مستی چه میدانی؟ تو از عمرم چه میجوئی؟
تو فرعون را خدا کردی..
تو شیرین را ز فرهادش جدا کردی..
سپردى تیغ بر ظالم,به مظلومان جفا کردی..
به آن شیطان خونخوارت,تو ظلم را عطا کردی..
مرا از عشق دیرینم,سوا کردى..
سپس گویی: نشو کافر..؟
تو فکر کردی که من مستم....؟؟
خدایا گر عزیزت را کسی دیگر به مستی در بغل گیرد
تو آیا همچنان از صبر ایوبت در آن قرآن جاویدت سخن آری؟
تو بی پرده کفر خواهی گفت.. نخواهی گفت؟؟
خداوندا غرورم را هوس داران شکستندو  جوانی ام گرفتند
و هنوزم پای میکوبندو می رقصند..
عجب دنیای بی رحمی عطا کردی
خدا بی پرده میگویم.. خطا کردى
خطایت را نمیبخشم....
 تودستم را رها کردى..........

شعر گلایه از خداوند از ماردین امینی

 

 

چرا به این خرابه آوردی ام؟

این همه دردِ سر چرا دادی ام؟

از همه گر به تو پناه آورم

ازتو به سوی چه کسی‌،پناه خود را برم؟

مسخره ی معرکه بازی خودت کرده ای

آن به درک،عقل چرا داده ای؟

خواسته‌ای هنرنمایی کنی‌؟

برای چه؟تا که خدایی کنی‌؟

تا که کسی‌ تو را عبادت کند؟

از تو تمنای بر آوردن حاجت کند؟

داغ عبادت به دلت می‌‌نهم

زندگی‌ ات را به تو پس می‌‌دهم

راه به بیراهه برام اگر تو باشی‌ مقصود

پتک به معبد بزنم اگر تویی آن معبود

هان؟چه شد؟کافرم؟

ساختی‌ام تا ز تو فرمان برم؟

پیرهنم را به تنم می‌‌دری؟

برده ی تو گر نشوم،به دوزخم می‌‌بری؟

قاتل و بیمار تویی عقده ای

اسم خدایی به خودت داده ای؟

مرا نترسان ز خود و آتشت

یا که از آن قوه ی قهریه ی آدم کشت

خسته‌ام از هر چه تویی آخرش

تف به بهشتی‌ که تو باشی‌ درش